در همان کودکی تعزیه روی من خیلی تاثیر گذاشت/ مهرجویی یاد داد مقابل دوربین کار کنم
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۰۵۹۷۱
موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی نصیریان» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ علی نصیریان با بیان اینکه در هنرستان بازیگری درس خوانده است، گفت: در آن دوره با صدرالدین الهی، فهیمه راستکار، بیژن مفید، اسماعیل داورفر و جمشید لایق با هم درس میخوانیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: یادم میآید سال دوم فهیمه راستکار به من گفت آقایی به نام شاهین سرکیسیان میخواهد تئاتر مدرن کار کند تمایلی داری بروی با او کار کنی و من پذیرفتم. نمایشنامهای به کمک محمدعلی جعفری به نام «سود» ترجمه کرده بود که مربوط به جنگ شمال و جنوب بود اما ساختار، شخصیتها و نوع نمایش خیلی چخوفی بود یعنی به سیستمی که سرکیسیان دوست داشت که بازیگران اکتیو باشند نزدیک بود. ما با ایشان نزدیک به یک سال تمرین کردیم. در ان زمان شوق روی صحنه رفتن داشتیم و حتی به او درخصوص اینکه یک سال طول کشیده اعتراض هم میکردیم و او هم سعی میکرد ما را راضی نگه دارد و آن زمان متوجه نبودیم که همان تمرینها و گفتگوها برای ما کارگاه بازیگری بود.
نصیریان با بیان اینکه یکی از شانسها و اقبالهای او این بود که توانستم راهی که علاقمند بودم و به آن عشق میورزید (بازیگری) را پیدا کند، بیان کرد: از کودکی و نوجوانی با دیدن نمایشهای آیینی و سنی و در زمانی که رادیو و تلویزیون بسیار محدود بود به نمایش علاقه پیدا کردم و مخصوصاً تعزیه و واقعه کربلا که روضه خوانها در منبرها تعریف میکردند که چگونه تعزیه بوجود آمد و بسیار مورد استقبال قرار میگرفت زیرا تاثیرگذاری آن تجسم، تصویر و نمایش واقعه با نقل و روایت آن خیلی متفاوت است و در همان کودکی تعزیه روی من خیلی تاثیر گذاشت.
وی با بیان اینکه علاوه بر تعزیه، نمایشهای شاد و عامیانه نیز بر او بسیار تاثیر گذاشت، گفت: ما در خیابان شاهپور زندگی میکردیم و من به سینما نور که در خیابان امیریه بود میرفتم و فیلمهای امریکایی میدیدم. در آن زمان زیرنویس و یا دوبله هم نبود وسط فیلم قطع میکردند و کپشن میآمد و دیالوگهای فیلم را مینوشتند و فیلم را توضیح میدادند به همین دلیل هروقت وارد سینما میشدم کسانی که سواد خواندن نداشتند از ما سوال میکردند که با سواد هستیم تا کنار ما بنشینند و ما برای آنها توضیحات فیلم را بخوانیم. (با خنده)
نصیریان خاطرنشان کرد: خوشبختانه یکی از شانسهایم این بود که توانستم راه دلخواه خودم را پیدا کنم ضمن اینکه در مدرسه هم خیلی شاگرد موفقی نبودم اما عشق به نمایش در من بسیار وجود داشت تا آنجا که در مدرسه پیرنیا در سال ۱۳۲۸ در اواخر دهه ۲۰ روی صحنه یک نمایش بردم و شروع به کار کردم و در طول این ۷۲ سالی که در عرصه نمایش فعالیت دارم کار دیگری انجام ندادم.
وی خاطرنشان کرد: در اداره هنرهای دراماتیک که نزدیک میدان بهارستان بود یک سالن باریک داشت که ما قسمتی از آن را تبدیل به سن تئاتر کردیم. حمید سمندریان، داوود رشیدی، پری صابری، بهمن فُرسی و خود من در این تالار نمایشهایی را بر روی صحنه بردیم. داوود رشیدی نمایشی را با من، جمشید مشایخی، فخری خوروش و… رابه نام کاپیتان فراگز تمرین کردیم که به دلیل گستردگی در تالار فرهنگ اجرا کردیم.
وی در پاسخ به سوال فریدون جیرانی مبنی بر اینکه داریوش مهرجویی در کدام نمایش به پشت صحنه آمد و با او صحبت کرد؟ پاسخ داد: سال ۱۳۴۷ یکی از شبها که سر نمایش «آی باکلاه آب بی کلاه» بودیم دیدم یک جوان خوشگل و خوش تیپ به پشت صحنه آمد که داریوش مهرجویی بود. تا آن شب او را ندیده بودم فقط شنیده بودیم که «الماس ۳۳» را او ساخته است و به ما گفتند میخواهد فیلمی بنام «گاو» را بسازد که ما خیلی خوشحال شدیم و در این فیلم نقش مش اسلام را به من دادند. نگاه داریوش مهرجویی در فیلمسازی بسیار متفاوت بود و او اولین معلم من بود که به من یاد داد مقابل دوربین باید چگونه کار کنم. برای فیلمبرداری فیلم «گاو» ما را به روستایی بنام بویینک بعد در جاده قزوین بردند.
وی با اشاره به فیلم «آقای هالو» نیز گفت: پیشنهاد ساخت فیلم آقای هالو بیشتر از سمت عزت الله انتظامی بود که من و مهرجویی باهم فیلمنامه را نوشتیم.
نصیریان ادامه داد: بیشتر فعالیتهایم در تئاتر و سینما را با صداقت و انگیزه انجام دادم. من معتقدم در سینما کارکردن خودش ریسک است زیرا اگر هم فیلمنامه و کارگردانی خوب باشد باز هم نتیجه کار مشخص نیست.
وی درباره همکاری خود با ناصر تقوایی توضیح داد: ناصر تقوایی به من گفت میخواهم فیلمی بنام «ناخداخورشید» بسازم که میتوانی دو شخصیت ناخدا و مستر فرهان را بازی کنی. من از او پرسیدم به نظر شما کدام نقش برای من مناسبتر است و او گفت مسترفرهان و من به او گفتم همان نقشی که شما میگویید را بازی میکنم که نقش بسیار خوبی بود.
نصیریان در ادامه افزود: متاسفانه فرصتی پیش نیامد تا با مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی کار کنم البته عمدی هم نبود.
وی همچنین بیان داشت: من فکر میکنم هم در تئاتر و هم در سینما استعدادهای بسیار خوب پیدا کردیم که یک نمونه آن همایون غنی زاده است که در نمایش «آقای می سی سی پی نشسته می میرد» درخشید. خوشبختانه امروز در تئاتر و سینما بازیگرها، نویسندهها و گروههای درجه یک وجود دارند.
نصیریان در ادامه افزود: امروز سینمای ایران بسیار رشد کرده است و درحال حاضر در تئاتر و سینما آثاری که ساخته میشود از کارهای ما بسیار بهتر است زیرا زمانه عوض شده است و اینترنت و ارتباط جمعی بسیار به بازیگر کمک میکند درحالیکه در زمان ما چنین چیزی وجود نداشت. ما در آن زمان با جان و دل و به سختی کار میکردیم و هیچ کتاب و اطلاعاتی وجود نداشت و با دست خالی کار میکردیم اما امروز بازیگران از نظر اطلاعات با دست پر کار میکنند.
موزه سینمای ایران زادروز هشتاد و هفت سالگی استاد «علی نصیریان» را به این هنرمند محبوب و سرشناس کشور تبریک گفته و برای ایشان آرزوی سلامتی و طول عمر دارد.
علی نصیریان سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد برای فیلم مسخره باز در جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مرد برای فیلم «سالهای خاکستری» در جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد برای فیلم «شیر سنگی» در جشنواره فیلم فجر، تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد برای سریال «شهرزاد» را در کارنامه هنری خود دارد.
این مجموعه به عنوان مجموعهای فرهنگی و تاریخی که روایتگر سیر تاریخ و تحولات سینمای ایران است خود را موظف میداند سوابق و تجربیات پیشکسوتان سینمای ایران را جمع آوری کرده تا نسلهای آینده با نگاه و مسیر زندگی و نحوه خلق وشکل گیری آثار هنرمندان و صاحب نظران هنر سینما آشنا شوند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: بهترین بازیگر سینمای ایران علی نصیریان برای فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۰۵۹۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۴ رمان مریلین رابینسون، نویسنده محبوب داریوش مهرجویی در نمایشگاه کتاب
نشر آموت امسال با بیش از ۱۸۰ عنوان کتاب در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور پیدا کرده است. به گفته یوسف علیخانی مدیر نشر آموت، اینناشر از زمان سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تا دوره جدید این رویداد ۲۰ عنوان جدید منتشر کرده که در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه میشوند.
اما تازهترین آثار این نشر ترجمه ۴ رمان «گیلیاد»، «خانه»، «لیلا» و «خانهداری» از مریلین رابینسون است که با ترجمه مرجان محمدی در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده است.
«مریلین رابینسون» متولد ۱۹۴۳ در شهر سندپوینت آمریکا؛ دکترای زبان انگلیسی را در شهر واشینگتن به پایان برد. او در دانشگاههای بسیاری تدریس کرده است.
نام رابینسون در فهرست ۱۰۰ فرد تاثیرگذار مجلهی تایم قرار دارد. او در سال ۲۰۱۲ مدال ملی علوم انسانی را از باراک اوباما رئیسجمهور وقت ایالات متحده دریافت کرد، و در سال ۲۰۱۶ برنده جایزهی ادبی صلح دیتون شد.
رمانهای مریلین رابینسون بیشتر برای اهالی کتاب و کسانیکه هدفشان از خواندن داستان چیزی بیشتر از لذت و سرگرمی است، جذابیت دارد. به گفته تایمز، «مریلین رابینسون نویسندهای بسیار قدرتمند است که میتواند نحوه خواندن ما را تغییر دهد.» از این جهت مخاطب میتواند با اعتماد کامل به داستانهای او آثارش را بخواند و لذت ببرد.
آثار مریلین رابینسون مورد علاقه داریوش مهرجویی بود، مرجان محمدی مترجم این آثار در صفحه مجازیاش به خاطره ای از مهرجویی اشاره کرده که این کارگردان به او گفته است: «سه کتاب «گیلیاد»، «خانه» و «خانهداری» را در بیست روز خوانده و تمام کردم و منتظر ترجمه آثار بعدی این نویسنده هستم.»
چها رمان «گیلیاد»،«خانه»،«لیلا» و «خانهداری» به طور خلاصه برای مخاطب علاقهمند معرفی میشود.
«گیلیاد»؛ کتاب گیلیاد نامههای یک کشیش پیر آیووایی برای پسر هفتسالهاش است. رابینسون در این کتاب داستان سه نسل را از جنگ داخلی تا قرن بیستم تعریف میکند، داستانی دربارهی پدران و پسران و چالشهای معنوی آنها.
«خانه» داستان خانه کشیش رابرت بوتون و فرزندانش را حکایت میکند. گلوری دختر خانواده به خانه برگشته است تا از پدر در حال مرگش مراقبت کند. جک پسر ولخرج و الکلی خانواده پس از سالها غیبت به خانه میآید. کتاب خانه داستان تضاد میان نسلها، عشق، مرگ و ایمان است.
«لیلا»؛ این داستان در مورد زنی بیخانمان به نام لیلا است که پس از سالها آوارگی وارد شهر گیلیاد میشود و کلیسای شهر را تنها پناهگاه خود مییابد. او با قدم گذاشتن به این کلیسا داستانی عاشقانه را رقم میزند.
«خانهداری» داستان در مورد روت و لوسیل، دو خواهر یتیمی است که در شهر نمادین دورافتاده فینگربون در شمالغربی آمریکا بزرگ میشوند. پس از آن که قوم و خویشهای جانشین مادر، آنها را رها میکنند. این دو خواهر تحت مراقبت سیلوی، خاله بیخیال و اسرارآمیزشان قرار میگیرند.
چهار رمان رابینسون به هم پیوسته نیستند و آثاری مستقل هستند که هر کدام داستان مخصوص به خود دارند اما به گفته علیخانی؛ مدیر نشر آموت مخاطبی که میخواهد کتابهای رابینسون را بخواند برای درک و لذت بیشتر این آثار بهتر است به این ترتیب خواندن رمانها را شروع کند؛ خانه، گیلیاد, لیلا و خانهداری.
«مرجان محمدی» مترجم این آثار، متولد ۱۳۴۸ در تهران و دانشآموخته کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسیارشد زبانشناسی همگانی است.
گفتنیست سی و پنجمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تا ۲۹ اردیبهشت از ساعت ۸ تا ۲۰ هر روز پذیرای حضور علاقهمندان است.
خدیجه زمانیان یزدی